اتفاقي براي وقايع اتفاقيه
اندر احوالات روزنامه و روزنامهنگاري در ايران ميتوان قصيدههاي فراوان و كتابچههاي زياد نوشت چرا كه ناف اين دو را با بستن، گرفتن و زندان در ايران بريدهاند.
جامعه كنوني ايران در فضايي سير ميكند كه روزنامه و روزنامهنگار هم نميتوانند در آن تحول ايجاد نمايند در به وجود آمدن اين فضا همه نقش داشتهايم جامعه ايران فعلاً در حال سكون و آتش زير خاكستر ميباشد و با رويكردهاي متفاوت در عرصههاي مختلف نشان داده است كه قابل پيشبيني نيستند يك روز براي بستن روزنامهاي (سلام) حادثه 18 تير را ميآفرينند و روز ديگر حتي اتفاقي براي اتفاقيه نميافتد و فقط مردم با نگاه خود ميگويند خود كرده را تدبير نيست. آري در ايجاد جامعه مردمسالار چند عنصر نيازمند ميباشد مانند انتخابات آزاد، منفك كردن فضا، اجرائيات و قانونگذاري و توزيع عادلانه قدرت، اطلاعات نيز بايد به نحو عادلانه توزيع گردد و توزيع عادلانه اطلاعات نياز به كثرت اطلاعرساني دارد كثرت منابع معرفتي يكي از نمادهاي عادلانه بودن حكومتهاست. آيا با بستن روزنامه وقايع اتفاقيه به توزيع عادلانه اطلاعرساني خلل وارد نيامده است حاكمان عادل بايد به اين سوال پاسخ دهند؟؟.
0 نظرات:
ارسال یک نظر