شاد بودن، مبارزه اي در صحنه زندگي
از آنجاي كه انسان افكار و انديشههاي خود را انتخاب ميكند، الزاماٌ تعيين كننده ميزان شاديهاي خويش است، ولي در اين خصوص نميتوان نقش نظام اجتماعي حاكم بر جامعه را در ميزان شادي و شاد بودن اعضاي جامعه، ناديده گرفت. پس نحوهي نگرش نظام، بر چگونگي شاد بودن و شادي كردن افراد و به طور كلي، تعريفي كه آنها از شادي براي اعضاي جامعه خويش ارائه ميدهند، از اهميت خاصي برخوردار است، چرا كه عنصر شاد بودن، يكي از عوامل بسيار مهم و دخيل در حركت، توسعه و پويايي جوامع براي نيل به پيشرفت است. حال آن كه در جامعهي كنوني ما، هر روز توپ قدرت و اقتدار در زمين حريفان سياسي گوناگون، تعاريفي آنچنان ضد و نقيض، از شادي و شاد بودن، براي جامعهي خسته و رخوت آلود ما ارائه ميگردد كه تا به امروز، ندانستهايم كه آيا شاد بودن سهم حقيقي ما از زندگي است، يا كالايي اعطايي، كه با آمدن اين يكي «حزب محافظهكار» و رفتن ديگري «حزب اصلاحطلب»، شيوه و شكل شاد بودنمان ،«اگر كه فرضت مجالي براي پرداختن در اين مقوله باقي بماند» ،اينچنين دست خوش تحول و دگرگوني ميگردد كه با اعلام بيانيهاي، پخش موسيقي زنده در مجالس، پخش موسيقي كلام دار در جشنها، پوشيدن لباسهايي با رنگها و مدلهاي متنوع و زيبا، آراسته و شيكپوش بودن بانوان و دختران جوان در پشت وسايط نقليهي خود(!!!!!) و ... ممنوع و مكروه اعلام ميگردد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر