۱۳۸۳ آبان ۸, جمعه

Afghan Posted by Hello
چرا و چرا؟


1- ايران را دوست مي دارم و حاضرم در مقابل هر تجاوزی جان نثارش باشم اما همه ی کاستي ها و ناملايمي ها فقط به هنگام تجاوز و جنگ و خونريزی اتفاق نمي افتد ! ايران را چون جان عزيزش مي شمرم و آماده ام در برابر هر تعدی ظالمانه ای با سلاح جوانمردی ایستادگي کنم و جانم را بر سر اين ماندن بدهم اما همه ظلم ها و تعدی ها فقط با يورش و هجوم کرکسان نيست ! آری تن عزيز ايران به طرق ديگر هم آماج حملات سر سخت مي شود که بسا توانفرساتر و ناپيداتر است و زماني زخم و نيشش را در مي يابي که شايد فرصت ها زايل گرديده باشد.
2- در چند شماره قبل نوشتم که بودن افاغنه در ايران فرصت مغتنمي است برای تمام کساني که دوست تر دارند فرهنگ ايراني را در تاثير بر خلايق ديگر سنجيده و سطوح انتظار جهانيان را از ايران و ايراني تعريف نمايند. فرهيختگي يا دون مايگي مهاجر افغاني ايران نشين تابلو تمام نمايي است که بيانگر خاموش یسياری مطالب گفته و ناگفته فرهنگ ايراني است. بسياری از علماي ما را عقيده بر آن است که اگر اسلام توانست در سراسر گيتي تنين انداز گردد و در تعامل با فرهنگهای گوناگون بازی را واگذار نکند صرفا به اين دليل بود که پس از ورود اسلام به ايران ، اين دین با بالندگي و هنر و سنن ايراني عجين گشت.
3- اکنون با در نظر گرفتن مطالب فوق و هزار ناگفته ديگر خبر زير را چگونه ارزيابي ميکنيد:

" گروهي از افاغنه مقيم ايران در اعتراض به محروميت فرزندانشان از تحصيل دست به راهپيمايي زدند.!!!!! "

الف- افاغنه اي که عمري در ايران سپری کرده و فرزندان بسياری از آنها فارسي را بهتر از افغاني صحبت مي کنند با اين روشها به وطنشان باز نمي گردند.
ب‌- تقريبا از دولت آقای هاشمي رفسنجاني ترقيب ايرانيان مقيم خارج برای بازگشت به وطنشان با روشهای مختلفي آغاز شد و در کابينه لبخند آقای خاتمي به اوج خود رسيد اما ميتوان با اندکي تامل دريافت که اگر جذبي هم وجود داشته به روشهای ظاهری و تبليغي نبوده است و اصولا جذب ايرانيان مقيم خارج روند قابل قبولي نداشته است که بتوان از آن طريق موفقيتي برای دولتين هاشمي و خاتمي قلمداد نمود.
ت‌- با محروم کردن عده ای کودک و نوجوان از تحصيل نهايت عايدی که نصيب من و شما شهروند ايراني مي شود به قرار زير است :
· نيروی ارزان کاري فاقد تخصص برای ساخت برجها و... که شايد من و شما هيچگاه پايمان هم به سرايش نرسد چه رسد به بهره برداری و غيره !
· عده اي شهروند بيسواد و توسریخور که هر روز و هر شب به هزار دليل اجتماعي با ما مراوده و رفت و شد دارند و ما بر آنها و آنها بر ما تاثير مي گذارند.
· بروز کمبودها و تبعيض های کور نژادی که به نوبه خود باعث غليان احساسات فروخفته اين دسته از افراد شده و به دنبال آن آمار جرم و جنايت افزايش خواهد يافت ! و البته اگر از برج و براجنه چيزی به من و شما نرسد از اين مقوله اخير به مراتب نصيب خواهد گشت !
· مخدوش شدن چهره فرهنگي ايران نزد جهانيان. اميدوارم اين يکي را به حساب همه ايرانيان نگذارند که آنوقت مردم جهان حق دارند ما را هيچ جاي عالم راه ندهند.
4- بايد فکری کرد دوستان .

۱۳۸۳ آبان ۴, دوشنبه

T Posted by Hello

اين دوروبرها 11
تقليد به تو مي فهماند که کودکي ، تنبلي ، تن پروری و راحت طلبي
تقليد بعد ار تفکر ، تعبدی بيش نيست . و تعبد بي دليل ، شخم زدن زميني است که برای تو هيچ حاصلي ندارد.
اسارتي است با اعمال شاقه !

۱۳۸۳ مهر ۲۷, دوشنبه

باقي الي الابد

متهم : عمادالدين باقي الي الابد
دفعات اتهام: الي ماشااله شمس الواعظين
مورد اتهام: مقالات مربوط به قتلهای زنجيره ای از اتهام و دفاع از مرجعیت
قاضي : آقا يه بابايي
نوع قضاوت : غيابي و غير علني
هيات منصفه : غايب
آخرين دفاع متهم : بي دفاع
حکم: يک سال حبس و تعليق آن به مدت 5 سال
اهميت حکم : اين مقالات يک بار ديگر هم حکم گرفته است و شايد در دنيا اولين باری باشد که يک به ا صطلاح جرم دوبار حکم ميگيرد.ژان والژان هم گويا کمي شبیه به باقي بوده است. اگر شبيه نبوده است اشتباه از نگارنده است به گيرنده های خود دست نزنيد!
دليل صدور حکم : سال پاسخگويي قوا
سابقه : گنجي برای آيندگان
ضمانت اجرايي اين جملات : گرفتن حق بدون لکنت زبان*


-------------------------------------------------------
* در احوال امام علي (ع) که همين روزها بايد منتظر ذکر محسنات حکومتش در صدا و سيما باشيم آمده است : حکومت هنگامي تواند ادعاي عدالت و داد نمايد که هرکسي بتواند بدون لکنت زبان حقش را بستاند.

۱۳۸۳ مهر ۲۴, جمعه

احکام زندان رندان


mind Posted by Hello
دلم گرفته و سخت در تفکر غمگنانه ای که انگار کوهي از سنگ و آهن مذاب بر جوارحم جريان دارد! مي سوزم و انگار که بايد ساخت. پس کي مي رسد اين زمان اصلاح؟! گويا آنها که عقل درد ميگيرند کمند! آی جماعت با شمايم ! سوالي دارمتان ! بپرسم يا دهانم را مگشايم که مشتي خاک نثار گردد؟! در اين ديار بي يار اگر بر عقل کسي زخمي رسد چندان که درد امانش ببرد و توان زايل سازد بايد به کدام درمانگاهي درمانش کند اين الم را؟! اصلا درمانگهي مي يافت شود؟! - اين همه جزع کنار بگذار و لب بگشا ؟ ديشب اين دادگاه قاتل اطفال پاکدشت را مي ديدم که صدا و سيما آنرا از زوايای گوناگون نشان مي داد و چه فجيع است آنهمه دلسنگي و حيوانيت! با آنکه حکم 16 بار اعدامش صادر شد اما معلومم نشد از چه اينگونه جامه انسانيت دريده و به لباس خوناشامان درآمده؟! چرا و چرا و عجب علامت جانفرسايي است اين چرا!!! و بعد وقتي ديدم با آن همه جنايت ، آرام با لباس عادی و نه جامه ی زندان نشسته و بربر جماعت را مي نگرد درد عقلم دو چندان شد.! مي دانيد چرا؟ آخر آدمي وقتي مي نگرد چندی پيش صاحبان انديشه و قلم اين مملکت را هنگام محاکمه مجبور مي کنند لباس خفيف زندان بپوشند و حتی يکی را هم به خاطر نپوشيدن لباس زندان گوشمالي مي دهند آنچنان که عکسش به هنگام فرياد غربت سر دادن و زيرورو پوشيدن معني دار لباسهايش سو تيتر روزنامه های زيادی مي شود ، به فکر فرو مي رود و آنوقت است که درون انسان آتش مي گيرد وتندری سوزنده سلول به سلول وجود آدمي را در مي نوردد. آيا کسي هست پاسخ دهد چرا؟ آيا جرم گنجي و عبدی و باطبي و سحابي و... از اين جاني سنگِن تر بود؟ اگرکسي به جرعه پاسخي گوارا و قانع کننده ميهمانم سازد اورا بنده خواهم بود.

۱۳۸۳ مهر ۱۸, شنبه

انگشت نشد ! پس جوهر...
با وجود اين که،هوای کابل، در روز رای گيری نسبت به روزهای قبل، سردتر بود، اما شمار زيادی از مردم از ساعات اوليه بامداد و حتی قبل از آغاز رسمی انتخابات، در حوزه های اخذ رای حضور يافته بودند.مقامات می گويند که به علت استقبال مردم، بسياری از حوزه ها، با کمبود برگه رای دهی مواجه شدند.به دنبال انتشار گزارشهايی مبنی بر اينکه رنگ جوهر مخصوص رای دهی، برخلاف ادعای مسئولان، به زودی قابل پاک کردن است، رقبای انتخاباتی حامد کرزی، اين امر را از نشانه های تقلب در انتخابات دانستند و اعلام کرده اند که انتخابات را تحريم کرده اند.چهارده تن از رقبای پانزده گانه حامد کرزی، در يک گردهمايی که در منزل ستار سيرت، يک تن از نامزدها برگزار کردند، خواهان جلوگيری سازمان ملل متحد از ادامه رای گيری شدند.آنها همچنين ادعا کردند که علاوه بر پاک شدن جوهر مخصوص، تخلفهای ديگری نيز در برخی حوزه ها مشاهده شده است که شفافيت انتخابات را زير سوال می برد.اما دفتر مشترک تنظيم انتخابات افغانستان، که مرکب از اعضای افغان و نمايندگان سازمان ملل متحد است، با درخواست تعليق انتخابات مخالفت کرد و گفت که اين کار، ضربه حقوقی به رای دهندگان افغان محسوب می شود.در برخی از حوزه های رای گيری در کابل، صفهای رای دهندگان زن، تقريباً با صف مردان برابری می کرد.اين حضور، در حوزه های رای گيری دورتر از مرکز شهر کابل گسترده تر به چشم می خورد. " 1 "
ايجاد فضای دموکراتيک در کشورهايی که از اين نعمت بی بهره يا کم بهره اند هرچند اندکی سخت اما بسيار آينده ساز و نشاط آفرين است . افغانستان کشوری که در طول ساليان گذشته همواره از طوفانهای سهمگين استبداد ، مداخله ، ترور و مهاجرت گدشته و هنوز جهت حيات آزادانه تلاش مي کند ، ديروز يکی از به ياد مانده ترين روزهای خود را گذرانيد.هر چند انتظار می رفت تنشهای خونينی در حين انتخابات بوجود آيد اما با کمال تعجب چنين رخدادی نه تنها بوقوع نتپوست بلکه بنا به اخبار بيشتر خبرگذاری ها انتخابات در جوی کاملا باز و با حضور گسترده مردم به پايان رسيد. هر چند قضاوت نهايی در مورد اين انتخابات اندکی زود است اما اگر قبول کنيم که ما ايرانی ها از اين نظر با تجربه تر محسوب می شويم چند نکته کوتاه قابل توجه است:
1- شکی نيست که انتظار يک انتخابات آزاد و کاملا بی عيب در شرايط کنونی افغانستان کمی دور از واقعيت است ولی با وجود مشاوران پر مدعايی مثل آمريکا و انگليس و همراهی بعضی از دول ديگر دور از انتظار بود که در ابتدايی ترين ساعات روز صندوقها با مشکل هويدای جوهر و ورق روبرو شود به گونه که انگشت اتهام به سوی حامد کرزای منتخب دولت آمريکا رود! اين اشکال آنچنان معلوم بود که صدای دوست و رغيب کرزای يعنی « قانونی » را هم در آورد .
2- اگر اشتباه نکنم و اميدوارم چنين نباشد ! از حضور نمايندگان هر کانديدا در پای صندوق به عنوان پيشرفته ترين متد دموکراتيک برای مبارزه با تقلب خبري نبود و اين کوتاهی می تواند در روزهای آتی افغانستان را با معضلات سختی روبرو کند.
3- حامد کرزای به عنوان اولين حاکم افغانی پس از ثبات تازه اين کشور اگر نتواند موفق به گذران يک انتخابات موثر و با اقبال عمومی شود بی شک ضربه توان فرسايی به پيکره ی دموکراسي در اين کشور زده است . اگر حاميان خارجي کرزای هم اين اشتباه جوهری را به عمد کرده باشند بدانند اثرات ناميمون آن از مرز افغانستان هم خواهد گذشت و دامان ايران ، عراق و بعضي کشورهای عربي ديگر را خواهد سوزاند ، خصوصا بعضي کشورهای عربي که در حضور زنان در فرايندهای سياسي اجتماعي از افغانستان هم فرسنگها دورترند با ناموفق و شبه دار شدن انتخابات افغانستان باز هم از دموکراسي فاصله خواهند گرفت.
4- شکي نيست که هر گلي که از درخت دموکراسي در کشورهای همسايه ايران به بار نشيند بطور مستقيم بر فرايندهای سياسي اجتماعي ما نيز موثر خواهد بود. پس بر سياسيون ايرانی در هر جای دنيا لازم است با تامل بيشتر از دموکراتيک شدن فضای کشورهای دوروبر ايران حمايت نمايند و عراق اگر نگوييم مهمتر حتما بايد همتراز افغانستان هر چه زودتر به جای درگيری های داخلي پذيرای دموکراسي و مدنيت شود.
------------------------------------------------------------------------------------------------
«1» نقل خبر از بي بي سي

۱۳۸۳ مهر ۱۳, دوشنبه

انگشتهای بریده و تقلب انتخابات
من هميشه روي افاغنه حساس بوده و خواهم بود به چند دلیل:
1- بيشترین آمار پناهجويانی که حاضر شده اند ايران را پناهگاه خود قرار دهند افاغنه هستند پس مي شود با تحقيق کاملا عالمانه دريافت که فبل از ايران آمدن چه فرهنگي داشته و الان در بر دارنده کدام فضايل و رذایل اخلاق اجتماعي هستند. اصولا افغاني ها در بسياری نقاط جهان پراکنده اند و با يک سرشماری بي طرفانه بخوبي ميتوان نابترين فرهنگهای دنيا را شناخت و در همين حين اشکالات عمده فرهنگ عمومی و کلي کشورمان را نیز اصلاح کرد. کافيست سری به کشور نزديکمان عربستان بزنیم آنوقت خيلی چيزها عايدمان خواهد شد. تجار افغاني با شخصيت رياض و مکه و مدينه کجا عمله های بي سواد مورد بي مهری و تنهاي کنج باغها و تفرجگاهای پولدارهاي لواسان کجا!!!
2- علي الاصول براي کساني که تقریبا دو دهه و اندي از تحولات عميق حکومتی کشورشان می گذرد یسيار جالب توجه است که بنشينند و انقلاب خود را با يک حکومت تازه مثل جمهوری اسلامی افغانستان دوره کرده و به نتايج عالمانه برسند.
3-و اکنون قرارست اولين انتخابات رياست جمهوری افغانستان در جوي نسبتا ملتهب اما به ظاهر دوستانه رقم بخورد! از همه ی مسايل امروز افغانها که بگذريم اما يک خبر براي من جالب آمد که حيفم آمد انرا مبناي اين پست نگذارم! گوينده رادیو بي بي سي مي گفت بسياری از افغانها انگشت شصت خود را در جنگ در اثر اثابت به مين از دست داده اند به همين خاطر نمي توانند تعرفه انتخاباتی خود را انگشت بزنند و اين مي تواند باعث بروز تقلب در انتخابات شود. با شنيدن اين خبر بنده به عنوان يک ايرانی بسيار خرسند شدم که در ايران عزيز لاقل ديگر از اين معضلات نداريم وگرنه .... وگرنه را ديگر شما بگوييد .!