۱۳۸۳ تیر ۲۴, چهارشنبه

با مصطفي ملكيان

چند روز قبل موفق شديم گپي دوستانه در كناره كوه و سبزه و خارج از هياهوي شهر با استادداشته باشيم . در راه با دوستي كه دو تايي به وعده گاه ميرفتيم گفتم كه اگر تا به حالnvدر جلسات استاد نبودي بدان كه پس از پايان نشست ديدگاههاي كاملا نو در ذهنت جريان خواهد يافت.اميدوارم وي اين پست را ببيند و خود نظرش را بيان كند


و اما آقاي ملكيان چه گفت
جلسه اول:

انسان معنوي

انسان معنوي كسي است كه با دو خصلت صداقت و جديت راه حقيقت را خود مييابد و در اين راه خود يافته و خود دانسته بر سر هيچ گذاره اي
معاملات پيدا و پنهان نمي كند
انساني اين گونه از هر دين و مرامي كه باشد و يا حتي اگر بي دين هم باشد معنويست.مهم آن است كه حقيقت را با استدلال و عقلانيت بدست آورد.در عبارات دینی ما آمده است : براي رسيدن به خدا به عدد انسانها راه وجود دارد هرگز نگفته است كه يك جاده پهن ساخته اند كه اين جاده به سوي خداست و هر كس از اين جاده خارج شد اشتباه كرده است.
به نظر استاد اگر فردي درست خلاف اين جاده فرضي حركت كند اما اين طريق را با سعي و تلاش و صداقت خويش حاصل كرده باشد باز انسان معنويست.من سوال كردم پس شما راسل را آدمي معنوي ميدانيد؟ و استاد قويا تاييد كرد.وي گفت: اگر شما يك زندگي درست شبيه سلمان فارسي داشته باشيد اما تقليدي باشد اصالتا معنوي نخواهيد بود!
بحث در اينجا به نقاط بسيار حساسي رسيد كه به لحاظ اختصار سعي ميكنيم در پست بعد به آن بپردازيم.

0 نظرات: