«يك خرده فرهنگ منحرف»
گروههاي فشار در جامعه ما در طول تاريخ معاصر، نقش به سزايي را در هدايت جريانهاي سياسي و حتي اجتماعي بر عهده داشتهاند. اين كه ماهيت اين گروهها چيست؟ اهداف آنان از آغاز فعاليت مجددشان در ماههاي اخير، چيست؟ و دهها سؤال ديگر مسائلي بود كه به نحوي اذهان رابه خود مشغول كرده است.
در كتاب مباني جامعهشناسي «بروس كوئن»، به عبارتي با عنوان «خرده فرهنگهاي منحرف» برخورديم كه به بسياري از سؤالات ميتواند پاسخگو باشد. او معتقد است: غالباً كساني كه در يك انحراف خاص شريكند، براي دو هدف گرد هم جمع ميشوند يكي حمايت متقابل و ديگري فراهم كردن فضايي كه بتوانند رفتارهاي خود را بروز دهند ،آنان شبكهاي جداگانهاي از بقيه جامعه تشكيل داده و ارزشها، زبان و اصطلاحات خاص خود را دارند و گمان ميكنم بسياري از طردشدگان جوامع، براي يافتن جايگاه، منزلت و يك رفاه حداقلي، پيوستن به اين گروهها را فرصت خوبي ارزيابي كرده و بيشك جامعه مأيوس و سرخورده كنوني مهياي ظهور خرده فرهنگهاي منحرف بيشماري ميتواند باشد، خرده فرهنگهايي كه در ظاهر شايد با يكديگر متفاوت باشند (از برخي گروههاي خياباني تا انصار حزب الله و...)، اما بيشك همه يك كار ميكند؛ «تخريب بنيانها و ساختارهاي يك جامعه».
آن سوی انقلاب
۴ سال قبل
0 نظرات:
ارسال یک نظر