۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

روحانی اخراجی های 2 ام آرزوست!





اخراجی های یک و دو، فیلمی بود که به هر صورت، با رانت یا بدون آن و با همه ی حمایت های خاص و... پرفروش ترین های ایران شد. من نه اخراجی های یک و نه اخراجی های دو را به دلیل نقد اجتماعی که از شخصیت اقای ده نمکی دارم، به صورت سینمایی و خرید سی دی ندیدم. اخراجی های یک را به لطف یکی از رفقا و اخراجی های دو را هم در اثر بی خوابی و در یکی از شبکه های ماهواره ای ،آن هم در منزل مادر خانم گرامی دیدم.
اصلاً قصد نقد آن را هم ندارم. مرا یاد تاتر های دوره ی راهنمایی می انداخت که دوست داشتیم با یک صحنه ، همه ی حرف هایمان را به بیننده به صورت یکجا  بزنیم. گویا قصد نداشتیم تماشاچی، برای یک لحظه هم تفکر کند.
شرایط امروز ایران ما، شاید نظیر این فیلم دوم آقای ده نمکی باشد.اسارتگاهی که دشمنی بیرونی دارد و اسیران از هر تفکری یکجا جمع اند. برخی اسیران، حزب الهی دو آتشه اند و برخی مطرب و کوچه باغی! برخی اهل هنر اصیلند و گروهی هنر همه جایی! عراقی ها هم طبق روال این گونه فیلم ها، یک مشت جانی، بی رحم و در عین حال احمق و نادان. جالب است که هر از گاهی بین اسیران ایرانی، دعوایی از جنس بیشتر اعتقادی صورت می گیرد و بعثی ها، کشته مرده ی این افتراق ها می شوند و از این فضا به نفع خودشان بهره می جویند.
در این میان اما نقش یک نفر برای من جالب توجه بود. روحانی کاروان اسیران ایرانی را آقای صدیق شریف ایفای نقش می کند. روحانی پر جنبه و حوصله ای که گاهی برای مایوس کردن بعثی ها وضوحاً طرف کسانی را می گیرد که خرمقدس هایی چون شریفی نیا، به حاج آقا اعتراض می کنند که چرا جانب مطرب ها و بی دین ها را گرفته است. حوصله ،بردباری و در عین حال تفکر بزرگ روحانی تا آنجا پیش می رود که در جایی، بر خلاف رای بچه مذهبی های گردان اسرا، رای به کسی می دهد که لات، داش مشی و بی خبر از دین و دیانت است. و آشکارا هم اعلام میکند.
در شرایط امروز کشورمان، من دربه در دنبال چنین روحانیی هستم. البته نه در جبهه سبزها! در جبهه آقای ده نمکی و یاران! می خواهم ببینم فقط در فیلمش چنین فردی را ساخته و پرداخته است یا در عالم حقیقت هم چنین افرادی را در گروه منتسب به خود دارد؟!