۱۳۸۴ خرداد ۱۴, شنبه

سخنی با تحريميان

اول: تحريميان کيستند؟
ايران امروز بالغ بر 70 ميليون جمعيت دارد که از اين تعداد بالغ بر 40 ميليون صلاحيت رای دادن دارند. يعنی چيزی حدود 60 درصد مردم قانوناً حق انتخاب کردن دارند. اين موضوع نشانگر اوج جوان بودن جامعه ايراني است. بر اساس نظر سنجی های به دست آمده از طرق مختلف به نظر مي رسد در بد بينانه ترين شرايط بيش از 50 درصد حائزين شرايط رای دادن در انتخابات مشارکت کنند. آنها که رای مي دهند تکليفشان معلوم است اما آنها که راي نمی دهند( يعنی آن کمتر از 50 درصد باقي مانده) خود سه دسته اند:
الف- قشر بی خيال و بی تفاوت که همواره در صدد رساندن خيمه وخرگاه شخصی خود به مقصودند و اصولاً دغدغه حضور اجتماعی جز در مسايل اندکي ندارند. اينها وزنی حدود 20 تا 25 درصد دارند و در همه ي جوامع يافت مي شوند.
ب- قشر برانداز و مخالف که در کشور ما بيشتر به دشمن معروفند و وزنشان کمتر از 10 درصد است.
ج- قشر نقاد و مخالف قانونی که ما بقی اين توزين را شامل خود مي کنند. (تقريباً 15 درصد)
گروه ب با سرمایه گذاری براندازانه و به خيال پايمال شدن حقوقشان به چيزی جز تلاشی حکومت نیانديشیده و همواره کوس تحريم ميزنند.
در گروه ج بخشی فقط در انتخابات شرکت نمی کنند و کاری به تصمیم مردم ندارند اما بخشی ضمن عدم شرکت، از مردم هم تن ندادن به مشارکت را طلب ميکنند که تحريميان مورد نظر من اين دسته اند.

دوم : من کي باشم که با شما سر سخن دارم؟
بسياری از تحريميان و مدافعان عدم مشارکت در اين انتخابات همراهان ديروز من و امثال من در دوم خرداد 76 هستند که به دلايل عديده و بعضاً قابل قبول سرخورده و به دليل نرسيدن به خواسته های دموکراتيک، نظام را فاقد توانايي اصلاح ميدانند.
به دليل وجود چنين خواستگاه مشترکی به خود جسارت داده و اين دوستان را مخاطب قرار ميدهم.

سوم: سخن
1- اگر به انديشه ای رسيده ايد که از سر تعقل بوده و ريشه احساس ندارد تفکرتان مقبول و کردارتان قابل دفاع است پس به نشان يک مباحثه ي دوستانه سخنم را بیانديشيد!
2- از آنجايي که گروه شما اکثراً اهل تفکر و صاحب مراميد ، قطعاً مي بايست مطالبات حداقلی و حد اکثری داشته باشيد. مطالبات حداکثري مربوط به هنگامي است که حکومت یا به دست صاحبان انديشه مشترکتان باشد يا نظامي کاملاً دموکرات بر سر کار باشد. با تحريم اين انتخابات کداميک از مطالبات شما به پاسخ نزديک مي شود؟ و يا اصولاً قدرت شما در چه حدی است ؟ آیا توان شما به اندازه ای است که بتوانيد جنبشی مدنی و نه غير مدنی ايجاد کنيد؟
3- تمنا دارد شهرهای بزرگ و مراکز استاني را از شهرهای کوچک و روستاها جدا سازيد . هشت سال تلاش مداوم ما و شما در طرح شعارهای دموکراتيک اگر تاثير قابل قبولی بر کلان شهر ها داشته اما به دليل قدرت غير دموکراتيکی که در شهر های کوچک و روستا ها توسط بعضی مراکز قدرت اعمال شده است ، اگر نگوييم همان فضای مسموم قبل از خرداد 76 حاکم است به جرات مي توان گفت رشد اندکی داشته است. اين رشد اندک توان همراهی با شما را ندارد لذا اگر قبول کنيد که رای اکثريت مردم مربوط به همين نقاط است ، عملاً توفيق شما در ارائه اين راه حل اندک خواهد بود.
4- شما نيک مي دانيد که برای رسيدن به مطالباتي که در لايه های مختلف جامعه وجود دارد و از جمله مطالبات من و شما، نياز مبرمی به محيط رشد است. با تحريم عملاً از اين محيط رشد باز مي مانيم . مگر آنکه بدانيم همراهانمان حداکثری هستند.
5- از آنجايي که اگر شما مشارکت مي کرديد شانس کانديدای اصلاح طلب بالا ميرفت، با تحريم، عملاً ميدان را به مخالف انديشه خود سپرده ايد و محيط رشد انديشه ای که برای آن هزينه گزافی داده شده است را به محيط دودآلود و غير قابل تحمل تبديل کرده ايد!
6- بياييد آرام و تدريجی به هدف مشترک برسيم . فراموش نکنيد جامعه ايرانی تا قبل از خرداد 76 در يک حالت بلوغ ديرس باقی مانده بود و پس از آن اين بلوغ با اوجی از مطالبات هويدا شد، روز به روز شکوفاتر شد ولی به تيمار نرسيد. سپردن فضا به رقيبان تماميت خواه مي تواند برای چندمين بار در تاريخ اين مرز و بوم رشد اجنماعي و سياسی و فرهنگی و اقتصادی را با کندی مواجه سازد.
7- و آخر يک جمله ی تمثيلی: تحريم انتخابات در شرايط کنونی، که کف مطالبات فراهم است ، باعث خواهد شد سريال حکومت و نظام، به جای آنکه در حالت لايو و زنده ضبط و پخش شود، پشت صحنه رفته و پس از توليد به نمايش درآید. آنوقت معلوم نيست آن برنامه چه باشد و با چه اهدافي!!!

0 نظرات: