۱۳۸۶ دی ۲۰, پنجشنبه

اپيدمی انتظار

ما جماعت ايرانی، جماعت منتظری هستيم. نسل اندر نسل، و درست در يک گزينه مشترک و تکراری، مانده ايم و مانده ايم و مانده ايم!
ما همواره منتظريم تا کسی يا گروهی از راه برسد و وضعمان را به سامان کند. البته هر ازگاهی هم جنبيده ايم و حرکتی ايجاد کرده ايم اما در کل، اپيدمی انتظار بد جوری شايع است. حتی در مبانی دينی هم اين خبط عظيم را داخل ساخته ايم. با يک رويی به درازای تاريخ ورود اسلام به ايران، نشسته ايم و منتظر که حضرت مهدی بيايد و همه چيز خوب شود.( بابا اين رو نيست که...) در عالم سياست هم که خود اظهر من الشمس، هويداست.اگرجناح راست نتوانست بساط مملکت داری را رونق بخشد لابد بايد منتظر جناح چپ شويم؟،و اگرآقای خاتمی نان درست و حسابی به سفره انديشه ما وارد نکرد،باز نشستيم و منتظر تا دکتر محمود احمدی نژاد نفتی به چراغ ديدگاه ما کند!
در جهان علم هم بايد درصد بگيريم ببينيم چه ميزان از علوم ما وارداتي است؟ نديديد وزير محترم علوم امسال چقدر دلشان خوش بود که ايران در بين چند کشور دنيا مقام چندم شده است؟! حالا جالب تر آنکه فرد يا گروهی هم که بنا بر همين اپيدمی انتظار سر کار می آيند وبه قول آقای فتحعلی اويسی در آن سريال زير آسمان شهر، سکان اين کشتی به گل نشسته دريای طوفان زده را به دست مي گيرند با تعجيل فراوان تلاش می کنند، به مخيله خلايق اين کشتی فلان و بهمان به زور وارد کنند که: در زمان ما همه به سامان شد و خرابی های مانده از قبلی ها برچيده شد.
کافی است اگر اهل انتظار صرف نيستيد و قصد داريد جنبشی هم در خود ايجاد کنيد به ليست عمده ترين مشکلات کشور ايران در 50 سال گذشته نظری بيفکنيد. چند فقره از اين معضلات، اکنون سامان بخشی گرديده يا قرار است بقيه اش حل شود؟ حتماً جواب خواهيد داد استحکام بخشی بناها در مقابل زلزله؟
اين دو نقطه دی را خارجکی ها ساختند برای چنين مواقعی!

0 نظرات: