۱۳۸۴ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

برای گنجی که در سلول می زید!
درست چند روزی به تحويل سال 1384 مانده بود که به ياد اکبر گنجی افتادم و در حد و حدود وسع ناقابلم چند سطری رابرايش تحت عنوان من متهم می کنم نگاشتم.امروز با مرور وبلاگهای متعدد ، به وبلاگ همشهری خوبم ، قاصدک رسيدم که تيز بينيش عميقاً قابل ستايش است. من نيز ضمن ارج نهادن به اقدام او ياد گنجی را گرامي داشته و از دوستانم مي خواهم در انتخابات رياست جمهوری از هرگونه دست کاری حافظه تاريخی جداً خوداری نمايند.

۱۳۸۴ اردیبهشت ۳, شنبه

احتمال + قطعي + تر =... در زبان پارسي
به نقل از دوست عزيز امين

يکی به فرهنگستان زبان شيرين و قند عسلي پارسي بگويد اين چه جور فارسی حرف زدن است که شخص اول يا دوم مملکت در 25 سال گذشته، هم هنوز به نتيجه قطعی نرسيده ، هم حضورش در انتخابات قطعی تر!! شده ، هم هنوز احساس وظيفه نکرده ، هم احتمال آمدنش قطعی تر شده!!!.
خبر از ايسنا و چند نقطه از من.


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: سياسي
رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: در دو يا سه هفته‌ي آينده بايد تصميمم را اعلام كنم ولي هنوز به نتيجه‌ي قطعي نرسيده‌ام، اما حضورم در انتخابات قطعي‌تر شده است.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حجت‌الاسلام‌والمسلمين هاشمي رفسنجاني پس از پايان ديدار با دانشجويان دفتر تحكيم وحدت(طيف شيراز)، به خبرنگاران گفت: اگر با آمدن من مشاركت اضافه شود، آراء رييس‌جمهور بيشتر و تشنج كمتر شود، در آن صورت احساس وظيفه مي‌كنم كه بيايم.
وي گفت: اگر كس ديگري بتواند اين كار را انجام دهد، ترجيح مي‌دهم كه او رييس‌جمهور شود، چند روز ديگر صبر مي‌كنم تا ببينيم چنين شخصي هست يا نه؟
وي افزود: هنوز در خصوص حضورم در انتخابات به نتيجه‌ي قطعي نرسيده‌ام ولي احتمال آمدنم نسبت به گذشته قطعي‌تر شده است.

معرفي يك وبلاگ جالب و البته اهل انديشه را هم در پايان پيشنهاد مي كنم. مطلب اخيرشان در ارتباط بامقاله ي آقاي زم كه يك تحقيق مقايسه اي در خصوص عروسك هاي باربي و سارا كرده است جالب توجه و در خور تامل است.


۱۳۸۴ فروردین ۲۶, جمعه

باشرح Posted by Hello
آزموده را آزمودن خطا نيست کي گفته خطاست!

ويرگول يا کاما در ادبيات پارسی نقش مهم و اساسی دارد. اهميت حضور اين عنصر سر گرد و وارونه، اگر نگوييم حياتی اما در بعضی جملات آنچنان ضروری است که فقدانش می تواند اثرات مخربی را بر جملات نويسنده وارد آورد. تيتر نثر کوتاه امروز از اين نوع است ليکن به دلايلی که بر بسياری از خوانندگان مکشوف خواهدافتاد من به عنوان نويسنده سطور وبلاگ، مشعوف مي شوم که جای ويرگول را در سو تيتر امروز، با توجه به مطالب بعد خود مشخص سازيد.
و اما بعد…..
شکل فوق مربوط به صفحه ی2 روزنامه ی شرق چهارشنبه 24/1/84 است. در اين متن کوتاه، کلمه هاشمی ده بار تکرار شده است. اگر از گذر در تاريخ هشت ساله دوران رياست جمهوری ايشان مثل آب خوردن بگذريم و فعلاً هم کاری به دستگاههای اقتصادی که فرزندان زجر کشيده ايشان سرپرستی آنها را دارند نداشته باشيم، جدای از مواردی که مربوط به نام خانوادگی آقای رفسنجانی است، حداقل دو تا از اين هاشمی ها نام خانوادگی حاميان ايشان است. اگر نسيم اصلاحات را نيز بر متن شرق بگذرانيم، مي شود خانم جلودارزاده را نيز به نوعی « جلودار زاده هاشمی » ناميد، باور نداريد در سطر پانزدهم شکل فوق اثرات ويرگول را آزمايش کنيد!
در پايان برای آن دسته از عزيزانی که مفهوم سخن مرا نفهميدند طلب عافيت می کنم!

۱۳۸۴ فروردین ۱۹, جمعه

حداد عادل، حدداد يا عادل؟

اخراج يک خبرنگار از مجلس، به خودی خود هيچ اشکالی ندارد. همانطور که آقای خاتمی، در دوران رياست جمهوری خود يکبار کانديدای رياست جمهوری اين دوران – آقای لاريجاني- را از کابينه اخراج نمود. مهم علت آن است. اگر زياده اهل تحليل نباشيم، و صرفاً به استباط معمول روی آوريم، حکماً اين خبرنگار، کاری کرده يا خبری انتشار داده است که برخی از راهيافتگان مجلس را مغموم و عصباني ساخته است. موضع گيری شتابزده هيات رئيسه مجلس نيز حاکی از عمق عملکرد اين خبرنگار است. پس از اطاله کلام خودداری ورزيده توجه خود و دوستان را به چگونگی اطلاع رسانی اين خبرنگار جلب مي نمايم. اميد است با اعتراض گسترده ای که به نوع برخورد رياست مجلس گرديده است، ايشان بخشي از نام خانوادگی پر مسمايشان را به اثبات برسانند.

وفات کوروش کبير

ديروز چندين وچندبار گوشی موبايلم با صدای دل انگيز اس.ام.اس به صدا درآمد. گذشته از اينکه موضوع اين پيام های کوتاه توسط بنده تحقيق نشده اما، با بسياری از پيامهای کوتاهی که تا ان موقع دريافت کرده بودم توفير داشت. آن به اصطلاح اس.ام.اس به قرار زير است:

« امروز، سالگرد وفات کوروش کبير است. مردی که 2533 سال پيش به انسان بودن افراد احترام می گذاشت.»

عاقبت، دود از کنده برخيزد آقای مزروعی!

روز 17 فروردين 84، هنگامی که آقای مزروعی قصد خروج از کشور را داشت، پاسپورت ايشان جلب و خود به نزد خانواده و از جمله حنيف بازگشت. آقای مزروعی هم در اعتراض به اين عمل مجدداً چون هميشه، دست به نگارش نامه ای به رييس قوه قضاييه زده و به ممنوع الخروجی خويش اعتراض نموده است.
من از علي آفای مزروعی به دليل پايبندی به نامه نگاری بسيار خوشم مي آيد خصوصاً اين نامه آخر که نيم نگاهي هم به نامه های قبلی دارد. توصيه مي کنم اين پست اخير وبلاگ آقای مزروعی را مطالعه فرماييد، چرا که بذر اميد را در دل تک تک ما خواهد پاشيد.

خاکسپاری پاپ
اگر موفق به دريافت تصاوير مراسم خاکسپاری پاپ شده باشيد، چند نکته کوتاه از ذهنتان عبور خواهد کرد:
*جوانان حضور فعال داشته و گاهاً در حال گريه بودند.
* فدرتمندان دنيای سياست از سراسر جهان حضور داشتند و مجبور بودند مراسم عجيب و غريب و چندساعته را تحمل کنند. آيا اين قدرت دين را انکار ناپذير نمی کند؟
* حضور آقای خاتمی در بين شخصيتهای برتر جهان، احساس خوشايندی را به آدمی می داد. معلوم است که هر گاه سران ما در بعد جهانی تصميم درستی بگيرند همين احساس به هر ايراني دست خواهد داد.
* رييسان جمهور ايران و آمريکا ، بار ديگر کنار هم قرار گرفتند، ديروز کلينتون در سازمان ملل و ابتدای رياست جمهوری آقای خاتمی و امروز، در انتهای دوران پر فراز و نشيب و مرگ رييس مذهب مسيحيت.
*تصورش را بکنيد تعدادي ايرانی مسلمان به نشانه حمايت از تفکرات صلح جويانه پاپ ، در اين مراسم حضور فعال داشته و به عنوان مبتکران نظريه ی گفتگوی تمدنها، ندای صلح جهانی سر می دادند.
* يک نکته مهم هم قوياً به ذهن متبادر مي گشت و آن اينکه مسيحيت با اجرای اين مراسم، جهانی بودن خود را به رخ عالميان کشيد.

۱۳۸۴ فروردین ۱۲, جمعه

رای ما ماندگار است Posted by Hello

عکس فوق را چند ماه پيش در شيراز گرفتم.آفتاب به شدت بر آن مي تابيد و از اين پوسترتبليغاتی جز قسمت های اندکی باقي نمانده بود.به دلايلی که ذيلاً به آن ها اشاره مي کنم به اين فکر افتادم که از آن يک عکس يادگاری بگيرم. قرار هم نبود آن را در نثرما بزنم اما توصيه ي دوستي باعث گرديد اين کار را انجام دهم. ذکر اين نکته هم خالي از فايده نخواهد بود که متاسفانه به دليل محدوديت نرم افزار مربوطه مجبورم کيفيت تصوير را فدای حجم اندکش سازم. به همين خاطر بايد به دليل کيفيت کاهش يافته عکس از دوستان عذر بخواهم.
1-اين پوستر، متعلق به ارديبهشت 1376 است، بنابرين تا لحظه ی عکسبرداری حدوداً 2600 شب و روز را طي کرده و 28 فصل گرم وسرد وبرف وباران را پشت سر نهاده است. حق بدهيد که اين طور ژنده گردد.
2- پوستر، مربوط به بخشي از گروه هاي حامي آقای خاتمي است که ظاهرا تمايل داشته اند به جاي هر عنوان دهن پر کن ديگری از لفظ« سيد محمد» استفاده کنند. َشايد آن روز اين عنوان اثرات قابل توجهي داشته است و باز شايد بنا به همان اعتقادات علی رغم گذشت حدود 7 سال همچنان بر تارک پوستر مي درخشد!
3- از« خاتمي» اثراتي مانده است اما، اگر کسي قبلاً به زيارت پوستر نايل نيآمده باشد قادر نخواهد بود از اين بازمانده، خاتمي را استخراج کند. يک نقطه ي کامل، دو نقطه ي ناقص، و چندين نمای نامفهوم اما متشکل تمام چيزی است که از آن مانده است!شايد با تمسک به سيد محمد بهتر بتوان به خاتمي رسيد.
4- با کمی دقت در عناوين گروه های حمايت کننده که در سمت راست و پايين تصوير حک گرديده است فقط نام« جمعيت زنان جمهوری اسلامی ايران» جا مانده و ساير گروه ها دچار صدمات جدی شده اند. بعضي گروه های حامی هم کاملاً محو گرديده اند. از نام« ائتلاف گروه های خط امام» هم عنوان« ائتلاف گروه های خط اما» مانده است. « ايثارگران » را هم با دفت بسيار مي توان يافت.
5- هر چند حاشيه ها هم دچار خوردگي شده اما به نظر مي رسد آسيب به مرکز و پايين تر ها به مراتب بيشتر از آن بالاترهاست.جالب است که حاشيه ای که بالاتر است سالم تر است! باور نداريد ، با چشماني تمام باز بنگريد.
6- آنچه خوب مانده و هر کسی قادر است آنرا ببيند و بفهمد و لمس کند، رای ما ست. البته هر چند ضربه ای هم به ما خورده ولی قابل درک است . بالاخره در اين همه آسيب، خدشه بر ما قابل پيش بيني است.
7- صبور باشيد تو را به خدا. چرا زود تصميم مي گيريد؟ نکند مي خواهيد رمز آن دود بر جا مانده از آتش قبلی را هم مکشوف سازيد؟