كاپشن احمدينژاد، مد روز بازار؛ فقط پنج هزار تومان
سايت عدل روم؛ كه علي الظاهر مدافع و حامي رييس جمهور محترم كشور عزيزمان ايران است در سر فصل خبرهاي سه شنبه 24 آبانماه خود با درج عنوان:« كاپشن احمدينژاد، مد روز بازار؛ فقط پنج هزار تومان»؛ به ذكر مطلب جالبي پرداخته است. اول با هم عين خبر را ملاحظه كنيم:
اخيرا توليدكنندگان لباس، نوعي كاپشن به بازار عرضه كردهاند كه فروشندگان از آن به عنوان «كاپشن احمدينژاد» ياد ميكنند.
اين مدل كاپشن كه شكل و شمايل كاپشن محمود احمدينژاد رئيسجمهور است، با استقبال گروهي از مديران ارشد و مياني كشور مواجه شده و از طرفي تبديل به نوعي كاپشن مد روز در بازار كاپشنهاي چهار فصل شده است. در اطراف بازار قديمي تهران و بخشهاي جنوب و مركز تهران، دستفروشان و فروشندگان دورهگرد بسياري مشاهده ميشوند كه با صداي بلند «كاپشن احمدينژاد» را تبليغ ميكنند و به فروش ميرسانند. «كاپشن احمدينژادو ببر پنج تومان. با اين كاپشن همهجا كارت رو راه مياندازند!» البته واقعا این نشانه چیست؟ آیا این نشانه محبوبیت واقعی احمدی نژاد در بین مردم نیست؟ تا کور شود هر آنکه نتوان(د) دید
اين مدل كاپشن كه شكل و شمايل كاپشن محمود احمدينژاد رئيسجمهور است، با استقبال گروهي از مديران ارشد و مياني كشور مواجه شده و از طرفي تبديل به نوعي كاپشن مد روز در بازار كاپشنهاي چهار فصل شده است. در اطراف بازار قديمي تهران و بخشهاي جنوب و مركز تهران، دستفروشان و فروشندگان دورهگرد بسياري مشاهده ميشوند كه با صداي بلند «كاپشن احمدينژاد» را تبليغ ميكنند و به فروش ميرسانند. «كاپشن احمدينژادو ببر پنج تومان. با اين كاپشن همهجا كارت رو راه مياندازند!» البته واقعا این نشانه چیست؟ آیا این نشانه محبوبیت واقعی احمدی نژاد در بین مردم نیست؟ تا کور شود هر آنکه نتوان(د) دید
البته براي همه ي ما مبرهن و واضح است كه آقاي احمدي نژاد خصايل و ويژگيهاي منحصر به فرد ديگري هم دارند؛ اما و صد اما آنچه براي نگارنده ي اين سطور از اهميت فوق العاده اي برخوردار است شان منتخب نزد انتخاب كننده ي آن است.اگر حافظه ي تاريخي خود را از ياد نبرده باشيم، با كمي تامل بر احوالات و حالات دولت گذشته ، مدافعان ، مبلغان و حتي منتقداني را در مي يابيم كه منظرشان در جهتي درست مخالف مدافعان و منتقدان امروز دولت قرار گرفته است. هرچند در ابتداي دولت آقاي خاتمي، مخالفان ايشان( نه منتقدان) راه و رسم اختلاف عقيده را در بستر تخلف و تشر و خشونت جاري ساختند اما دولت ايشان هر چه پيشتر رفت مخالفان به اصطلاح چكشي و چماق به دست خود را تبديل به سخنران و نويسنده ساخت تا از منظر نگارندگي و روزنامه نگاري و مقاله نويسي،دولتش را به بوته ي انتقاد گيرند. اينجا بود كه چماق ها با حفظ خصوصيت خشن خود در قالب نوشته درآمدند و رفته رفته از غلظتشان كاسته و رنگ و بوي نقد گرفتند.از آن طرف، مدافعان آقاي خاتمي هم كه به تازگي يك فرهنگ متحول را تجربه مي كردند اندك اندك سر از لاك تعريف و تمجيد هاي مرادپرورانه برون ساختند و تلاش كردند نماي كلي تمجيد از دولت را به سمت و سوي نظريه هاي اثباتي در لزوم اصلاح و تحول بكشانند.چكيده آن كه، هر چه گذشت بازار نقادي و محتوي انگاري رونق و دكه هاي چاپلوسي و تزور واسطوره پروري از تب وتاب افتاد.البته نويسنده به هيچ وجه قصد ندارد آن دوران را فاقد عيب و ايراد بداند كه قطعاً اشكالات عديده اي وجود داشته است و چه بسا همان عيوب ماهوي باعث تورق صفحه هاي امروزين تاريخ معاصر ايران زمين شده است. علي هذا با يك نگاه موشكافانه به خبر فوق به روشني آشكار مي نمايد كه حلقه ي مدافعان تفكر مديريتي جديد كشورمان، بار ديگر به دالان تنگ و تاريك اسطوره سازي هاي خياباني نزديك و از خط سير هشت ساله ي خود دور مي گردد. ادبيات لمپن ماب، فربه و نگرش عقل گرا و نقاد رو به ضعف مي گرايد. جالب است كه بدانيم اگر چه سراي دوستداران رييس جمهور محترم دچار آفت عوامانه ي تملق و تعريف هاي كوچه بازاري شده است اما قافله ي منتقدان ايشان و دولتشان هم از اين آفت تفكر سوز در امان نمانده است.به نظر نگارنده، خيمه ي منتقدان دولت مهرورزي نبايد به باد هاي زود گذر لمپنيسم و عوام انديشي اجازه وزيدن به كاروانسراي انديشه و نقد منصفانه و متفكرانه بدهند. روال گذشته ي اصلاح طلبان و حاميان تحول نظام هاي مديريتي كشور نه تنها نبايد دستخوش اينگونه ولنگاريهاي اجتماعي شود كه صد البته مي بايست گامي بر پله هاي ترقي نهد و به دور از هرگونه جزم انديشي و احساسات، دولت جدیدالتاسیس اسلامي را به بوته نقد و چالش كشاند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر