۱۳۸۶ اسفند ۱۷, جمعه

روز جهانی زن

به نظر من زن را از دروازه ی انسانی دیدن،درست است نه از دریچه ی کوچک جنسیت!

به نظر من، زنان این زمانه، خود نیز به نگرش جنسی دامن می زنند.

به نظر من، مردان این دوران! از سر عمد باعث می شوند زنان به صحرای بی عاطفه ی جنسیت،اطراق کنند!

به نظر من، مصلحی، صلح را به جهان عرضه خواهد کرد که در چمنزار این جهان، گل انسانیت برویاند.

زن نه، مرد نه، فقط انسانیت!

تعادل حقوق زنان، هنگامی شکوفه خواهد کرد که، درخت انسانیت به خوبی رشد کرده باشد.

زنان این عصر، بیشترین اشتباهشان آن است که فقط برای رسیدن به قله ی مساوی حقوق با جنس مخالف می اندیشند. حالی که او هم چون خودشان انسانی بیش نیست ، انسانی با همه ی آمال و آرزو های یک انسان!

زنان این عصر، در بطن چونان اندیشه ای، بیش از آنکه به فراسوی تعادل نایل آیند به فراخنای تبعیض کشانده می شوند.

آه اگر زنان امروز، قله ی قافشان، انسانیت بود چه ها که نمی شد!

مردانی که بیش از انسانیت به جنسیت خود روی آورند، دیکتاتورانی سبک مغز می شوند و زنانی که همفکری کنند با این قبیله تهی مغز،عشوه گرانی می شوند برای شام سیاه نابرابری های عقل گریز!

زن و مرد می بایست چونان دو عنصر سازنده ی آب باشند تا در ترکیبشان، منشاء حیات زمین و آسمان شوند.

و کلام آخر آنکه، ناس و مردم و انسان و آدم و بشر در ذهنیت ناب خویش ، تصور مرد یا زن را نمی آفرینند.

گويا محتوایی را می آفرینند که عطر خوش بویش، فراتر از زن یا مرد بودن است.

اینکه در عصر ماشینی، هیچ روزی به عنوان روز جهانی انسانیت نام نگرفته است اندکی تامل برانگیز است.

پایان

0 نظرات: