۱۳۸۶ مهر ۲۸, شنبه

مخاطب در اغما



اول: اگر کسی دستش به مسئولین شرکت پارس آنلاین می رسد لطفاً به آنها بگوید سایت بلاگر را از لیست فیلتر شده خارج کنند. من الان با فیلتر شکن موفق شدم نوشته ای نو بگذارم.ضمناً محض رعایت دموکراسی زنگی هم 4 شب پیش زدم که قول مساعد دادند موضوع را حل کنند که البته تا حالا اتفاق خاصی نیفتاده است. دوستان حتماً مطلعند که گیرندگان سرویس ای دی اس ال اگر فقط یک روز در پرداخت ماهیانه پارس آنلاین تاخیر کنند ارتباطشان قطع می شود اما اگر ما از این شرکت درخواستی داشتیم ... بگذریم! بی خود که اسم ما را جهان 3 نگذاشتند! یکی از معانیش، هر کاری را با بیش از سه روز تاخیر انجام دادن است.


دوم: همکاران من در هفته نامه ی سلامت مقاله ی انتقادی اینجانب در مورد سریال اغما را هفته ی پیش با عنوان مخاطب در اغما به چاپ رساندند. مقاله ظاهراً بی تاثیر نبود و از آنجا که آخرین قسمت سریال با تاخیر یک هفته ای پخش گردید، برخی اشکالات، در آخرین قسمت رفع شده بود که جای تشکر دارد. اکنون دوستان را میهمان مطالعه ی این مقاله می کنم:




خوشبختانه در چند سال گذشته، سینما و تلوزیون در گسترش رویکرد توسعه گرای خویش، پا به پای محتوای متون اصلی فیلمها و سریالهای خود سعی کرده است آنجا که قدم در عرصه های تخصصی نظیر صنعت، علم و خصوصاً طب برمی دارد با صاحبان اصلی این فنون مشاوره کرده تا بار محتوایی را از نقطه نظر فن و رشته ی مورد بحث در آن اثر هنری، از گزند گفتار و کرداری که سنخیت با فن مطروحه ندارد در امان نگه دارد. این رسم سالهاست که در آثار جهانی به چشم می خورد و اگرچه در برخی از همین آثار هم اشتباهات کلان فنی صورت می گیرد اما روند کلی به سوی رعایت شئونات علمی و فنی بوده است. رعایت القائات فنی در سریالها و فیلم ها، هنگامی که قرار است مبحثی طبی مورد توجه قرار گیرد، ظرافت و دقت نظر مضاعفی را از تهیه کنندگان و کارگردانان این آثار طلب ی نماید چرا که موضوعات پزشکی تمام لایه ها و اقشار اجتماع را به خود جلب می نماید و اگر به سهو یا عمد اشتباهی در این گونه موارد صورت گیرد، پاک کردن و اصلاح آن خبط از اذهان عموم کاری بس دشوار و سخت خواهد بود.
سریال اغماء که ظاهراً شبهای آخر خود را در ماه مبارک رمضان پشت سر می گذارد، از جمله مجموعه های موفقی است که جدای ازهر گونه قضاوت بر محتوای دینی آن، مورد توجه عام و خاص قرار گرفته است. من خود نیز به عنوان یک پزشک از سکانس ههای مختلف آن لذت برده و اعتراف می کنم که بخش های زیادی از آن به صورت کلی بر جانم نشسته و بهره خود را برده ام .اما با آن که دو تن از همکاران محترم من مشاوره بخش پزشکی آنرا داشته اند باز از گزند برخی از اشکالات علمی و ظاهری در امان نمانده است که احترماً به آنها اشاره ای کوتاه می نمایم.
نقد آثار هنری نظیر فیلم و سریال از یک اشکال عمده برخوردار است و آن که متاسفانه دیگر بر خود اثر، تاثیری ندارد اما می تواند توجه آیندگان را به آن جلب کرده و از اشتباهات بعدی جلوگیری نماید. به عبارت بهتر فیلم و سریال شبیه کتاب و تالیف نیست که با نقادی و ابراز اشکالات احتمالی در چاپ بعد آنرا تصحیح نمایند. سریال و فیلم هنگامی که به مرحله پخش و اکران رسید دیگر نمی شود اشکالات را پاک نمود اما گفتن و نوشتن ایرادات فنی می تواند توجه سازندگان بعدی را به خود جلب کرده و غنای مجموعه های بعدی را افزون سازد.
در سریال اغماء اگرچه لغت اغماء یک کاربرد ذوجنبه پیدا کرده اما به صورت مدام با یک لوکیشن بیمارستانی مواجهیم که گاهاً عبارات علمی بین متخصصین رد و بدل می شود . کاربرد اصطلاح دارو ها، بیماریهاو عبارات از یک سو و اماکن حضور دوربین، نظیر اورژانس، بخش وآی سی یو باید با وسواس کامل و حتی با دید آموزشی نگریسته شود و از پرداخت هر صحنه یا عبارتی که به آن کمترین شکی هست باید اجتناب کرد.
یکی از موارد ی که می شد با دقت بیشتر از اشکال آن پیشگیری کرد بخش آی سی یو است. متاسفانه در سریال اغما این بخش به گونه ای به تصویر کشیده شده است که گویا همانند یک بخش معمولی می شود در آن آمد و شد کرد. مزید استحضار خوانندگان گرامی ، بخش آی سی یو در هر بیمارستانی دارای استانداردهای خاصی است که رعایت آن در دورافتاده ترین نقاط این کره خاکی برای پرسنل پزشکی واجب و لازم است. یکی از ملزومات بدیهی این بخش محیط استریل و عاری از باکتری هایی است که وجود آن می تواند هریک از بیماران بستری در آن را با معضلات بزرگ روبرو سازد. درست به همین دلیل ، پروتکل ورود و خروج از این بخش واجد دستورالعمل های سخت گیرانه ای است . تقریباً هیچ همراهی حق ورود به آی سی یو را مگر در شرایطی که پزشک تشخیص دهد ندارد و در سریال اغماء بر خلاف سریال یک وجب خاک، به خوبی این مسئله رعایت شده است.اما چیزی که در سریال تلوزیونی اغما چهره ای غیر فنی به خود گرفته است اینکه پزشکان و پرستاران هنگامی که اراده می کنند تا به بیمارشان سرکشی کنند، بدون رعایت اصول بهداشتی و با همان البسه و کفشهایی که بیرون از بخش دارند وارد بخش مهم آی سی یو می شوند.هموطنان گرامی باید آگاه باشند که ورود به آی سی یو با شرایط کاملا استریل صورت می پذیرد . شرایطی نظیر استفاده از کفش مخصوص بخش ،با کاور مخصوص، "شان" کامل پوشاننده لباس بعلاوه کلاه و ماسک استاندارد. شاید این نکته به نظر سازندگان این سریال زیبا ، چندان با اهمیت ننماید اما وقتی به بعد آموزشی آن و همچنین احتمال پخش آن در آینده از شبکه های ماهواره ای توجه کنیم، به این مهم می رسیم که قضاوت دیگر مردم جهان نسبت به ما و سیستم های بیمارستانی ما جالب و درخور نخواهد بود.
امروز اکثر سریال های و فیلم های ساخت ایران با فاصله اندکی از پخش در شبکه های داخلی در شبکه های ماهوار ای هم روی صفحه ی جادویی می نشیند لذا بر سازندگان این آثار پر بیننده واجب است که علاوه بر دقت در متون علمی از لوکیشن هایی استفاده کنند که سیستم بهداشتی درمانی ایران را با علامت سوال در ذهن جهانیان روبرو نسازد. در حال حاضر بسیاری از ابزار و تکنولوژی های بیمارستانی ارتقا یافته و بهینه شده است و در جهت آسایش بیمار و همراهان بالندگی یافته است.ایران نیز به عنوان کشوری که در منطقه از رشد زایدالوصفی در بخش بهداشت و درمان برخوردار بوده است در اکثر بیمارستانها خصوصاً مراکز درمانی در پایتخت از این تکنولوژی ها بهره می برد و به کار بردن تجهیزات و امکانات قدیمی و کهنه در فیلم ها و سریالها به آبروی جمهوری اسلامی خدشه وارد می سازد. پس انتظار جامعه ی پزشکی ایران از هنروران گرامی آنست که در نشان دادن صحنه های درمانی، از لوکیشن هایی استفاده کنند که این پیشرفته گی را نشان دهد. جالب است به این نکته اشاره کنم که یکی از پر تکرار ترین صحنه سریال اغماء ورود و خروج آمبولانس از بیمارستان است. این آمبولانس خود از قدیمی ترین آمبولانس های موجود در ایران است . این در حالی است که آمبولانس های مجهزی درهر دوبخش دولتی و خصوصی وجود دارد که ظاهر آنها حکایت از استانداردهای روز جهان دارد..در پایان بر خود فرض می دانم به این مهم اشاره کنم که انتظار بی عیب و ایراد بودن یک مجموعه مثل اغماء انتظار معقولی نیست لیکن انتظار از سینماگران و هنروران عزیز ایران زمین مبنی بر این نکته که سعی نمایند مجموعه های در دست ساختشان از کمترین اشکالات فنی وتخصصی برخوردار باشد نیز خواسته ای لازم و ضروری است. کارگردانان و دست اندرکاران هر هنری باید همواره به یاد داشته باشند که اثر آنها هر آینه ممکن است در هر نقطه از جهان توسط چشمان نقادانه ای مورد توجه قرار گیرد.

۱۳۸۶ مهر ۲۰, جمعه

عید در کاخ تنهایی



به مدد برخی از دوستان عزیز! من پنجشنبه و جمعه را تا صبح شنبه در بیمارستان در کشیک به سر خواهم برد.وقتی شنیدم بالاخره بعضی مسلمانان امروز را (جمعه) عید اعلام کردند من هم رفتم به استقبال عید. چند تایی گل از باغچه ی بیمارستان چیدم و گذاشتم داخل یک بطری آب که اکنون سر آن را با کارد برداشتم تا جالبتر شود. چدتائی هم عکس از اندرونی پاویون گرفتم تا هرکه این پست را خواند در این بزم میهمان شود.البته عکس ها موبایلی است و تمنای کیفیت نباید داشت.
در بیمارستانی که من شیفت می دهم، برخی بیماران اعصاب و روان هم بستری هستند.امروز خبر دادند که بیماری که دیروز بستری کردم از دیشب تا حالا خوابیده و از تخت پایین نیامده است.فوراً بالا سرش رفتم و از پسرش که همرا بیمار بود موضوع را پرسیدم.تایید کرد که دیشب تا حالا خواب خواب است.معاینه اش کردم.هوشیار بود.( خوشحال شدم) همه ی علائم حیاتی هم عالی بود.اما ظاهراً دوز داروهایی که پزشک معالجش نوشته بود کمی زیاد بود .برای 24 ساعت دستور قطع دارو داده شد.وقتی بیرون می آمدم پسرش گفت:
دکترجان می دانید پدر من یک سال است اصلاً نخوابیده ؟ اونایی که خوب می خوابند قدر سلامتیشونو بدانند.
وقتی از بخش خارج می شدم رو به پرسنل گفتم: پیشاپیش عید را تبریک می گم! یکی از بیماران بخش که می خندید و ظاهراً داروهای روانی اش را هم به موقع خورده بود یه نگاه معصومانه ای به من کرد و گفت: عید شد؟ گفتم نه فردا انشا الله!
گفت: خدا کنه مریضا شفا پیدا کنند تا فردا!
هنوز نگاهش همراهمه! دعا کنید.
و آخر اینکه از فحوای اس ام اس هایی که می رسد معلوم است ایران تنها کشوری است که در آن دو روز عید است. سربسته این موضوع را بدانید.همین!






۱۳۸۶ مهر ۱۶, دوشنبه

یوم الشک

من کم کم دارم شک می کنم!
گوش الیاس کر! چشم او کور! این همه تبلیغات رسانه ای در خصوص سفر اخیر آقای احمدی نژاد به آمریکا،چه در خارج و چه در داخل شک برانگیز است!
چرا در سفر قبلی ایشان به نیویورک، چنین مدیحه سرایی برپا نشد؟ آن بار با این بار تفاوتی داشت؟
انگار ایران از اول انقلاب تا کنون فقط یک رییس جمهور داشته است و او هم فقط یک بار به آمریکا سفر کرده است!
به نظر من هم توهین آشکار رییس دانشگاه کلمبیا به رییس جمهور یک کشور مشکوک و ناجوراست و هم این همه مداحی اندر سفر ظفرمندانه آقای احمدی نژاد!
همین اتفاقات عجیب غریب است که باعث می شود عوام الناس تمثیل قدیمی"بی پدر و مادری سیاست" را تکرار کند ها! من گفته باشم!

۱۳۸۶ مهر ۱۰, سه‌شنبه

اندر دوباره شدن

یه جورایی ذوقم کوک شده است! الان که دارم می نویسم یه لبخند نیم مسخره رو لبام نشسته و از اینکه دوباره فیل ام یاد هندوستان کرده احساس وجد می کنم.لابد به قول گذشتگان بدنم می خارد که تو این حال و زمان میل به نگارش کرده ام! علی ایحال مراحل نیت کردن را پشت سر گذاشتم و حالا وارد قصد و قرض شدم.
برای اولین پست در دور جدید نوشتار! به شبهای ارزشمند پیش رو اشاره می کنم که اگر از هر حیث از آن صرف نظر کنم اما از یک جهت آنقدر ارزش دارد که حاضر نیستم آن را از دست بدهم و آن خلوت است.مزه ی شیرین خلوت با خود و خدا را هر کس چشیده باشد حرفم را می خرد.گوشه ای نشستن و در دل آرام و زلال شب حسابرسی کردن.به گذشته و حال و آینده نگریستن. و عکاسی و تصویر برداری مجدد از ذهنیاتی که می تواند نقش به سزایی در سال پیش رو داشته باشد.
در هر صورت از خدای مهربان می خواهم در این شبهای عظیم و عزیز، موجبات سربلندی ملت و مردم و دوستان را فراهم سازد.
خداوندا از این شب به بعد عقلانیتم را روز افزون فرما.
آمین