۱۳۸۶ مهر ۲۰, جمعه

عید در کاخ تنهایی



به مدد برخی از دوستان عزیز! من پنجشنبه و جمعه را تا صبح شنبه در بیمارستان در کشیک به سر خواهم برد.وقتی شنیدم بالاخره بعضی مسلمانان امروز را (جمعه) عید اعلام کردند من هم رفتم به استقبال عید. چند تایی گل از باغچه ی بیمارستان چیدم و گذاشتم داخل یک بطری آب که اکنون سر آن را با کارد برداشتم تا جالبتر شود. چدتائی هم عکس از اندرونی پاویون گرفتم تا هرکه این پست را خواند در این بزم میهمان شود.البته عکس ها موبایلی است و تمنای کیفیت نباید داشت.
در بیمارستانی که من شیفت می دهم، برخی بیماران اعصاب و روان هم بستری هستند.امروز خبر دادند که بیماری که دیروز بستری کردم از دیشب تا حالا خوابیده و از تخت پایین نیامده است.فوراً بالا سرش رفتم و از پسرش که همرا بیمار بود موضوع را پرسیدم.تایید کرد که دیشب تا حالا خواب خواب است.معاینه اش کردم.هوشیار بود.( خوشحال شدم) همه ی علائم حیاتی هم عالی بود.اما ظاهراً دوز داروهایی که پزشک معالجش نوشته بود کمی زیاد بود .برای 24 ساعت دستور قطع دارو داده شد.وقتی بیرون می آمدم پسرش گفت:
دکترجان می دانید پدر من یک سال است اصلاً نخوابیده ؟ اونایی که خوب می خوابند قدر سلامتیشونو بدانند.
وقتی از بخش خارج می شدم رو به پرسنل گفتم: پیشاپیش عید را تبریک می گم! یکی از بیماران بخش که می خندید و ظاهراً داروهای روانی اش را هم به موقع خورده بود یه نگاه معصومانه ای به من کرد و گفت: عید شد؟ گفتم نه فردا انشا الله!
گفت: خدا کنه مریضا شفا پیدا کنند تا فردا!
هنوز نگاهش همراهمه! دعا کنید.
و آخر اینکه از فحوای اس ام اس هایی که می رسد معلوم است ایران تنها کشوری است که در آن دو روز عید است. سربسته این موضوع را بدانید.همین!






0 نظرات: