۱۳۸۶ مهر ۱۰, سه‌شنبه

اندر دوباره شدن

یه جورایی ذوقم کوک شده است! الان که دارم می نویسم یه لبخند نیم مسخره رو لبام نشسته و از اینکه دوباره فیل ام یاد هندوستان کرده احساس وجد می کنم.لابد به قول گذشتگان بدنم می خارد که تو این حال و زمان میل به نگارش کرده ام! علی ایحال مراحل نیت کردن را پشت سر گذاشتم و حالا وارد قصد و قرض شدم.
برای اولین پست در دور جدید نوشتار! به شبهای ارزشمند پیش رو اشاره می کنم که اگر از هر حیث از آن صرف نظر کنم اما از یک جهت آنقدر ارزش دارد که حاضر نیستم آن را از دست بدهم و آن خلوت است.مزه ی شیرین خلوت با خود و خدا را هر کس چشیده باشد حرفم را می خرد.گوشه ای نشستن و در دل آرام و زلال شب حسابرسی کردن.به گذشته و حال و آینده نگریستن. و عکاسی و تصویر برداری مجدد از ذهنیاتی که می تواند نقش به سزایی در سال پیش رو داشته باشد.
در هر صورت از خدای مهربان می خواهم در این شبهای عظیم و عزیز، موجبات سربلندی ملت و مردم و دوستان را فراهم سازد.
خداوندا از این شب به بعد عقلانیتم را روز افزون فرما.
آمین

0 نظرات: