در عمر چند هزار ساله بشر هیچ پزشکی پیدا نمی شود که به بیماری گرفتار نشده باشد و مردم با اینکه این موضوع را به روشنی می دانند، اما، باز برای مداوای دردهایشان به پزشک مراجعه می کنند. فرقی نمی کند که طبیب از کدام خانواده یا اصل و نصبی باشد، یا از چه فرقه و نژادی، ویروس سرماخوردگی او را هم در می نوردد و زمین گیرش می کند. در اینگونه موارد پزشک دقیقاً درمانی را برای خود استفاده می کند که برای بیماران خود نسخه کرده است. بگذارید موضوع را جالبتر کنم.کمتر بیماری را می یابید که با علم به اینکه پزشک هم خود بیمار می شود از رفتن نزد طبیب سرباز زند.
هنگامی که پزشکی در حال معاینه بیمار سرماخورده ای هست، دقیقاً طعم و مزه ی بیماری را می داند و حتی در برخی موارد نیک می داند که ممکن است این بیماری را هر آینه از آخرین بیمارش واگیر کند. و آخرین نکته در این مقدمه آن است که هیچ پزشکی را نخواهید یافت که خود را از بیماری در امان بداند.
مقدمه فوق را به این خاطر نوشتم که کوتاه و مختصر نقبی به گرانی - این بیماری تمام دولت ها - بزنم. گرانی هم نوعی بیماریست. عده ای ملموس، درگیر آن هستند و شبانه روز با آن دست و پنجه نرم می کنند و عده ای هم سودای درمانگری این عارضه.اکثریتی مبتلایان این بیماری و اقلیتی، مدعی درمان این بیماری.اما بین این بیماری با آنچه در مقدمه آوردم یک تفاوت فاحش وجود دارد که چندان هم نهفته و نا آشکار نیست. و به نظر من اگر این بیماری را راه علاجی نیست،جمله اشکال آن در این است که طعم تلخ گرانی ،در طبیبان مدعی یا دیربازیست رخت بر بسته و یا هرگز به جانشان ننشسته تا مفهوم آن دریابند و درمانش کنند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر