۱۳۸۶ آذر ۱, پنجشنبه

قاچاق قانونی بنزین

چند هفته قبل به قصد اصفهان، با یک آژانس تا میدان آرژانتین طی طریق کردم. رانند آژانس از آذری زبانها بود و وقتی صحبت می کرد دلم می خواست می توانستم صدایش را ضبط کنم. در باره کمبود بنزین و دردسرهای این روزهای امثال خودش با بنزین می گفت: اینا دیدن تانکر تانکر بینزین داره از مملکت بدون اینکه چیزی عاید دولت بشه خارج میشه! گفتند چی کنیم چی نکنیم! گذاشتند و برداشتند، بینزین را کارتی کردند.حالا چی شده؟ بینزین گانونی( قانونی) گاچاگ( قاچاق) می شه! دیگه گیر( غیر) گانونی نمیشه که!

این موضوع گذشت تا شب گذشته که حول و حوش ساعت 24 وارد اصفهان شدم. با کمال تعجب تعداد کثیری ماشین های آخرین مدل ر ا دیدم که در پمپ بنزین صف کشیدند. از راننده تاکسی پرسیدم چه خبره؟ گفت امشب زمان دریافتی بنزینی وانت بارها و تاکسیاس! چون سهمیه ماه خاتمه پیدا می کونه! ایستادند تا تتمه بنزین خودشونو بگیرن تا سهمیه ماهشونو کامل استفاده کنن.
تاکسی داشت دور میشد.از گوشه پنجره نگاه کردم، اما تاکسی یا وانت باری در صف نبود! اگر هم بود در صف نبود. گوشه و کنار ایستاده بودند.
راننده گفت: تعجب نکون! وانت بارا، آ تاکسیا در چنین لحظات نابی سهمیه اضافی خودشونو به ما بقی خلایق که بنزین کم دارند، می فروشند. یعنی قاچاقی سالمی سوختس!
بعد از آنکه کمی دور شدیم، انگار که چیزی یاد این تاکسی ران اصفهانی آمده باشد ادامه داد:
آقایی احمدی نژاد، اون روزی که حرف از(بخونید ez) آوردنی پولی نفت تو سفره ها زد( zed بخونید) فکر نیمیکرد بنزین اینقده گرون بشه! وگرنه می گفت پولی بنزینا بشتون( بخونید: beshetoon) می دم. تا الانه که دارد با این کار پولی بنزین را بمون میدد! حالا درسس که قاچاقیس اما در هر حال اومدس تو سفره!و بعد کلی خندید.
راستی تا یادم نرفته این را هم بگویم که 33 پل در آن ساعت شب حسابی زیبا بود. جایتان خالی! عکس موبایلیش را تقدیم می کنم.










0 نظرات: