۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

چرا کشتی نجات؟

فردا مصادف با هشتم ذی الحجه، مناسک حجاج با وقوف ( ایستادن برای ساعاتی) در صحاری عرفات و مشعر و منی آغاز می شود. وقوفی که واجب است و اگر حجاج در این مواقف، درنگ نکنند حجشان حرام و باطل است. اندر فلسفه ی این وقوف زیاد نگاشته و فراوان آورده اند. من هرچند دلداده ی آنجایم و الان که می نویسم دلم بلواست و اشکم بهانه ی جاری شدن دارد اما هدفم از نگاشن چیز دیگری است.
در چنین احوالی و با چنین احکام قاطعی ، مردی پاک، ظلم ستیز و مراد و امام، به یک باره وقوف و مناسک رها کرد و با هزار هزار یارو یاور و زن و فرزند، عزم کربلا کرد. جایی که بوی تعفن ظلم به نوامیس و قاطبه مردم همه جا را پر کرده بود! جایی که سردمداران حکومت به نام دین و اسلام و پیامبر، آنچنان ستمگری می کردند که حد نداشت و به حساب نمی آمد. پاشنه درب دین و دیانت از ابتدا بر ریای این حکام مستبد و منفعت طلب چنان به چرخیدن افتاد که پوست و جان مسلمانان درگیر ساخت و بوی چربی داغ شده اش مشام عدالت جویان را آزرد.
حسین ابن علی(ع)، شامه ای قوی داشت. هنگامی که بوی عرفات و اعمال عارفانه حج اجازت ورود به هیچ رایحه ای را نمی داد، فرزند فاطمه(س)، دریافت که رایحه ی دل انگیز یاری مظلوم و دشمنی با ظالم 1 در کربلا وزیدن گرفته است. پس قاطعانه و نابهنگام، جنبش ظلم ستیزی آغازید و با چرخشی معنی دار، زخم زبان های عالمان بد دهن و فریبکار( عالم متهتک) و جاهلان دائم الصلاه و متعبد( جاهل متنسک)2 را به جان پذیرفت و پشت به خانه یار عزم دلدار کرد.
دردآور آن که تا به مقصد رسید 72 یار باقی ماند و چون به مقصود رسید 72 پیکر قطعه قطعه در بیابان های کوفه رها گردید و 72 سر بر نیزه شد به دست کسانی که بر پیشانی هایشان جای سجده های مداوم هویدا بود. انتهای این بازگشت، اسارت و در بند شدن خاندان مطهرش بود و همراه شدن جان و روح سبز میلیون ها آزاده در کشتی نجات.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
1- امام علی فرمود: همواره یار مظلوم باشید و دشمن ظالم.
2- امام علی فرمود: به راستی که کمر مرا دو گروه شکستند، عالمانی که از بدگویی و بددهنی پروایی ندارند و جاهلان و نادان مردمی که فقط دین را در تعبد و ناسک می دانند.