۱۳۸۴ اسفند ۱, دوشنبه

سال جدید با علائم زیر در راه است!
سال 84 آخرین روزهای خود را سپری می کند.در این سال ایران و جهان شاهد اتفاقات مهمی بود که تاثیر خود را تا مدتی بر سالهای بعد خواهد گذاشت. اما برای ایران هم سال پر فراز و نشیبی بود.پستی و بلندی های سال 84 برای ایران نیز می تواند تا مدتهای مدید نافذ باشد. اهم اتفاقات موثر بر آینده که در این مرز و بوم اتفاق افتاد و انتظار می رود باعث بروز علائمی در سال 85 شود به قرار زیر است:
1- انتخاب آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور
2- بر سر کار آمدن تیم کاملاً جدید ، با سابقه های اندک مدیدریت کلان ، در کابینه دولت جدید
3- کشمکش های به کارگیری انرژی هسته ای
4- خاموشی طیف سیاسی چپ و به خصوص جنبش دانشجوئی
.
.
.
اتفاقات فوق می تواند علائم زیر را در سال 85 به همراه خود داشته باشد.
1-غالب شدن نظریات اقای مصباح یزدی در عرصه ی فرهنگی و سیاسی کشور
2- تورم اقتصادی ناشی از سیاستگذاری های دولت محترم
3- رشد فزاینده ی انزوای ایران در عرصه های بین المللی
4-بالا رفتن نرخ خروج مغز و سرمایه از کشور
5- خروج و ورود و احضار و... سفرای کشورهای جهان در ایران و بالعکس
6- ایجاد انگیزه در ملت جهت تغییر کارگزاران اجرایی که خود را در انتخابات شورای شهر متجلی خواهد ساخت.
7- افزایش نارضایتی اقشار مختلف جامعه از به ثمر ننشستن شعار های دولت محترم و دفاع مقامات مختلف از دولت، به عبارت بهتر رنگ باختن شعار "دولتی از جنس مردم" و پیوستن دولت آقای احمدی نژاد به طیف معروف عامیانه:" اینها همه سراپا یه کرباسند."
8-شکل گیری حرکت های دانشجوئی نوین در جهت کسب برتری و ایجاد واکنش در دانشگاهها و به دنبال این جنبش نیز جریانهای سیاسی چپ به وجد آمده و شروع به فعالیت خواهند کرد.
9- مقام محترم رهبری ناگزیر خواهند شد حمایت های خود از دولت محترم را افزایش داده و از نیرو های انتظامی و نظامی بخواهند دولت را در طرحهای پیش رو یاری نمایند.
10-دولت های اروپایی و البته آمریکا به دلیل شرایط مناسب، سعی خواهند کرد از طریق نیروهای به اصطلاح راست مدرت میزان نفوذ خود در کشور را افزایش دهند.
11-تیتر بعضی روزنامه ها مجدداً جنبه ی اصلاح گرایانه تری یافته و به همین دلیل با واکنش مجدد قضا و قدر روبرو شده و مشمول مخاطره ی امنیت ملی خواهند شد و به دستور یک مقام قضایی توقیف موقت می گردند.
13- رفته رفته دولت محترم در سطح کشور مصادف با پدیده ی اوباش و اراذل شده و نیروی محترم انتظامی مجبور خواهد شد برای حفظ امنیت اجتماعی دست به اقدامات جدید بزند که این خود باعث تسلسل باطل همیشگی می شود.
14- با متمرکز شدن دولت بر روی رتق و فتق معیشت و اقتصاد و انرژی هسته ای ممکن است در بعضی استانهای مرزی آب برای ماهی گرفتن بعضی ها گل آلود گردد.خداوند ترحم فرماید.
16-انتظار می رود چندین شبکه ی ماهواره ای جدید همطراز با فیلترینگ سایت های اینترنتی راه اندازی شود و نقل مجالس گردد.
.
.
.

۱۳۸۴ بهمن ۱۹, چهارشنبه

اسم اینکار را چه باید گذاشت؟


Posted by Picasa


سخت بیمارم واز گلودردی بی حد ، بی تاب و خسته،اما بی پرده بگویم که بچه بازی و شور افکنی احمقانه ی عده ای لجام گسیخته در حمله به سفارت کشور دانمارک، بیش از این درد لعنتی حالم را منقلب کرده است..هیچ یک از مسئولین عزیزی که پیام آور اسلام مهر و محبت هستند هم اینکار را منع نکردند.

کاش جوانک های غیرت مندی که دیشب به خانه ی سیاسی یک ملت حمله کردند حداقل از بخشی از مردم دانمارک یاد می گرفتند که با راهپیمایی درس آموزشان هم از مسلمانان عذر خواستند و هم راهکار نوین گفتگو را به عالمیان نشان دادند.
کاش رهبران حرکت نامتوازن دیشب حد اقل به کار آن مرد فلسطینی اقتدا می کردند که با اهدای اعضای بدن کودک کشته شده اش به دست صهیونیزم ،به چند بیمار اسرائیلی، دستهای بسیاری را بالا برد و نظر اعتدال طلبان جهان را به خود جلب نمود.
ای کاش احساسیون بی ترمز شب گذشته تهران به جای شبیه سازی خود با همان اسلامی که موضوع کاریکاتور آن دانمارکی ابله بود،حداقل سعی می کردند با نوعی عملکرد نو و تازه عملا به اثبات رسانند که پیامبر ما، محمد ابن عبد الله، امین امت، مهربانترین خلق خدا و پیام آور صلح و آرامش برای حیات بشر است.
و ای کاش دیگر حالا، این دعای به اصطلاح دلسوزانه ی ملت ما به وقوع می پیوست و این مملکت به دست صاحب اصلی اش می افتاد...
و این هم لینک سیبستانک، که نامه ی دکتر سروش را در همین زمینه چاپ کرده است.
راستی اگر وقت کردید سری به آن یکی وبلاگ من بزنید.

۱۳۸۴ بهمن ۱۷, دوشنبه

آزادی بیان و اهانت به اسطوره ی یک دین!
اهانت کاریکاتوریست دانمارکی به پیامبر مکرم اسلام، بار دیگر قائله ای را بر پا کرد که مدتها به طول خواهد انجامید تا موضوع به نحو مقتضی خاتمه یابد. در این میان اظهار نظرهای مردم، سران کشورها و بعضی صاحبان اندیشه جای تامل دارد.
مثلاً عده ای از سران اروپایی و از جمله خانم مرکل،معتقدند دامنه ی آزادی بیان می تواند تا حوزه ی پیامبران هم کشیده شود و از آن سو کسانی هم در مملکت خود ما یافت می شوند که اعتقاد دارند، در سیطره ی طنز و کاریکاتور حتی بعضی مشاغل، خاصه روحانیت نباید گنجانده شود و وقتی نیک آهنگ کوثر کاریکاتور خاتمی را برای پرده ی آخر کشید، گفتند و شنیدند که بالاخره کسی پیدا شد و یک روحانی را کاریکاتور کرد. گل آقا که خدایش رحمت کند، نیز تا زنده بود اجازه نداد بر جلد یا داخل جلد نشریه ی هفتگی طنز گل آقا تصویر هیچ روحانیی به زیور کاریکاتور آراسته گردد.برای شخص من این نکته حائز اهمیت است که سران حکومتی هر کشوری چقدر جالب برای به بند کشیدن هنر خود را مجاز به اظهار نظر می کنند. در آن سوی محور سرکار خانم مرکل و در این سو هم ...
موضع گیری مسلمانان هم در این میان کمی جنبه ی کاریکاتور دارد. مثلاً اخبارصدا و سیمای ما و عالم، جریحه دار شدن قلوب مسلمین را در سراسر گیتی نشان می دهد اما هرگز از مردمی که عمری است نان و نمک اسلام و پیامبر را تناول می کنند خبری ندارد. و جالبتر که من هیچگاه نشنیده ام به هتک حرمتهایی از این دست، مردم شریف و خداجوی مکه و مدینه هم اعتراض کنند! امید که این دفعه لااقل ریشی بجنبانند. شما تعجب نمی کنید که اینچنین است؟ علی لیحال در این موضوع، برای اینجانب به طور خلاصه سوالات زیر پیش آمد:
1- دامنه ی آزادی بیان دارای چه حد و حدودی است؟
2- آیا این دامنه از کشوری به کشور دیگر تفاوت می کند؟
3- چرا مردم شهر های مکه و مدینه به عنوان مهد و مجد اسلام و مسلمین، در اینگونه موارد هیچ واکنشی نشان نمی دهند؟
4-زاویه دیدگاه سران کشورها با مردمانشان در حوزه آزادی های بیان و نوشتار چند درجه است؟ منطبق یا صفر درجه یا 180 درجه؟
5- آزادی بیان در اروپا ، آسیا و قاره های دیگر چه تفاوتهایی با هم دارند؟
6- اصولاً آزادی بیان در طول تاریخ در خدمت حکومت ها بوده است یا بر عکس ، حکومتها را به خدمت خود درآورده است؟